۲۰ هزار لباس شیرخوارگان حسینی در حرم مطهر رضوی دوخته خواهد شد تولیت آستان قدس رضوی: ۳۶ سال زعامت رهبر معظم انقلاب، استمرار راه امام خمینی (ره) است انتشار برای اولین بار | دست نوشته شهید حاج قاسم سلیمانی درباره امام خمینی (ره) + عکس مردی که به وعده‌اش عمل کرد | روایت رئیس جمهور ونزوئلا از دیدار با شهید سلیمانی + عکس نشست تبیینی انتقال تجربه «پشت پرده» در مشهد برگزار شد| تمدن غرب در اختیار یهود+ فیلم بزرگداشت سالگرد ارتحال امام‌خمینی(ره) در بیش از هزار شهر و روستا‌های کشور | پوشش خبری برنامه توسط ۶ هزار خبرنگار حرم امام‌رضا(ع)، میزبان نمایشگاه «از نهضت تا رحلت» به‌مناسبت سالگرد ارتحال امام(ره) اعلام جزئیات اقامه نماز عید قربان در حرم امام‌رضا(ع)، جمعه (۱۶ خرداد ۱۴۰۴) برگزاری مراسم دعای پرفیض عرفه ویژه ناشنوایان و کم‌شنوایان در حرم امام‌رضا(ع)، پنجشنبه (۱۵ خرداد ۱۴۰۴) وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی: ارتباط با خانواده شهدا، قدرت مضاعفِ همه حرکت‌های نظام است تشریح ابعاد حج از دیدگاه امام خمینی(ره) از گستراندن سفره‌های اطعام غدیر در مساجد مشهد تا نهج‌البلاغه‌خوانی در دهه ولایت ۱۴۰۴ آیین تکریم خانواده شهدای کانون مساجد کشور با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار شد (۱۳ خرداد ۱۴۰۴) در سوگِ آفتاب آغاز پویش جمع‌آوری تجهیزات پزشکی و دارو برای زائران اربعین ۱۴۰۴ توصیه‌های بهداشتی و ایمنی به زائران در آستانه عزیمت به مشاعر مقدسه حسین مسگرانی سرپرست بنیاد بین المللی فرهنگی هنری امام رضا(ع) شد اندیشه تو مرگ نمی‌داند امام پابرهنه‌ها پیرمرد، دریا بود
سرخط خبرها

همین که در حرمش می‌روی به یادم باش

  • کد خبر: ۲۴۶۵۶۳
  • ۳۱ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۲:۵۸
همین که در حرمش می‌روی به یادم باش
هردو ما ایمان آوردیم به اشک‌هایی که او را به زیارت اربعین رساندند و به زیارت شب آخری که آرزوی مادر شدن را برآورده کرد.

با هزار امید که شاید دقیقه ۹۰ مرز را باز کنند راهی مهران شد. قرار بود من با سهمیه هنرمندان و شاعران اربعین را کربلا باشم و آنجا اگر شد هم را ببینیم. رفت و سفر به سرانجام نرسیده از مرز برگشت. دل شکسته و غمگین بود. کرونا به اندازه کافی به همه مان سخت گرفته بود و دیگر طاقت نداشتیم اربعین را هم از ما بگیرد. جواب منفی کرونایم آمد و فرداشبش باید راهی تهران‌ می‌شدم که به کاروان هنرمندان بپیوندم.

برای زیارت امام رئوف تا حرم همراهم آمد. یک لحظه به خودم آمدم و دیدم ورودی صحن انقلاب فروریخته و به پهنای صورت اشک می‌ریزد. خیلی سخت بود، مسافر مسیری بودم که منصرف شدن از ادامه مسیر کار من نبود و از طرفی این سفر آن هم تنهایی خیلی دل چسب نمی‌شد. من هم برای اولین بار قرار بود به خیل راه پیمایان اربعین بپیوندم و دل توی دلم نبود برای این سفر سخت و شیرین.

شب آخری را که در سرزمین نور بودم با دلی شکسته رفتم حرم حضرت عباس (ع) و عرض حاجت کردم. آن لحظه نمی‌دانستم سال بعد قرار است من به خاطر اجابت حاجتی که از ایشان خواسته بودم خانه نشین و مراقب دخترکم باشم و این بار او به سفر برود. راستش اشک‌ها و دل شکسته او در صحن انقلاب کار خودش را کرده بود و من ایمان آوردم به اینکه پنجره فولاد رضا حاجت را روا می‌کند. 

هردو ما ایمان آوردیم به اشک‌هایی که او را به زیارت اربعین رساندند و به زیارت شب آخری که آرزوی مادر شدن را برآورده کرد. وقت بستن کوله پشتی اش که رسید خاطرم آمد چندسال پیش مادرم داشت وسایل بابا را جمع و یکی یکی سفارش  هایش را گوشزد می‌کرد و من که مبهوت آن لحظه معمولی ولی عاشقانه بودم شعری نوشتم که شب راهی شدن مسافرم زیر لب زمزمه اش می‌کردم.

برو برو به سلامت زیارتت بی من!
قبول باشد و رفتی دعام کن حتما

دوباره کوله خود را به هم نریزی ها!
خراب می‌شود آخر اتوی پیراهن

همین که در حرمش می‌روی به یادم باش
به وقت دیدن شش گوشه، وقت بوسیدن

بگو که یک نفر آنجا دلش هوایی توست
که یاد کرب بلا آتش است و او خرمن

خدا کند به سلامت به خانه برگردی
که چشم‌های من از دیدنت شود روشن

دلم برای حضور تو تنگ خواهد شد
ببین که فکر و خیالت چه کرده با این زن...

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->